«شکست آمریکا»؛ سرنوشت فشار حداکثری واشنگتن علیه تهران-راهبرد معاصر

«شکست آمریکا»؛ سرنوشت فشار حداکثری واشنگتن علیه تهران

«شکست» بهترین واژه برای توصیف و تبیین کارزار فشار حداکثری دولت ترامپ علیه ایران می باشد. راهبرد دو سال و نیم فشار گسترده بر اقتصاد ایران بر خلاف تمام آنچه حامیان آن پیش بینی کرده بودند، به موفقیت دست نیافته است.
دن دی پتریس؛ تحلیلگر ارشد نشنال اینترست
تاریخ انتشار: شنبه ۱۲ مهر ۱۳۹۹ - 03 October 2020

«شکست آمریکا»؛ سرنوشت فشار حداکثری واشنگتن علیه تهران

 

به گزارش راهبرد معاصر؛ «شکست» بهترین واژه برای توصیف و تبیین کارزار فشار حداکثری دولت ترامپ علیه ایران می باشد. راهبرد دو سال و نیم فشار گسترده بر اقتصاد ایران بر خلاف تمام آنچه حامیان آن پیش بینی کرده بودند، به موفقیت دست نیافته است. طرح کارزار فشار حداکثری از سوی جان بولتون مشاور امنیت ملی سابق دولت ترامپ و اندیشکده هایی مانند بنیاد دفاع از دموکراسی ها مطرح شد و این طرح بر اساس روایتی ساده انگارانه و جذاب «جمهوری اسلامی ایران طرح های بزرگی در منطقه خاورمیانه دارد و مشابه استعمار قرن بیست و یکم کل منطقه را می بلعد» ایجاد شد. از آن جایی که این روایت کاملا در نهاد امنیتی و اطلاعاتی واشنگتن جا افتاده، فروش این روایت به یک دولتی که از شاهین های جنگ طلب ضد ایران تشکیل شده بسیار آسان می باشد.

 

به همان اندازه مفروض اصلی تئوری فشار حداکثری کم عمق و وسوسه آمیز بود: «تحریم های اقتصادی علیه ایران با ایجاد محدودیت های شدید، آیت الله ها را مجبور می کند تا به میز مذاکره بیایند و به توافق مورد نظر واشنگتن تن دهند». با این وجود با فهم این که پذیرش خواسته های آمریکا باعث خواهد شد تا در آینده خواسته های بیشتری ایجاد کند، دولت ایران کاملا بر مواضع اصولی خود ایستادگی کرده است: «اگر ایالات متحده خواهان توافق بزرگتر و بهتر است باید ابتدا به برجام بازگردد و خسارت های وارده به تهران را جبران کند». همانطور که انتظار می رفت خواسته های دولت ترامپ از ایران اگر توهین آمیز نیست پوچ می باشد. در حقیقت از زمان نگارش این یادداشت، کاخ سفید، وزارت امور خارجه و خزانه داری به طور فعال در حال رایزنی در مورد قرار دادن کل بخش مالی ایران در فهرست سیاه می باشد تا از این طریق آن ها را از جامعه بین المللی جدا کنند.

 

واشنگتن و تهران در بن بستی قرار دارند که طرفین همدیگر را متخاصم می بینند. چشم انداز هر گونه مذاکره در چنین شرایط مسمومی بسیار پایین می باشد. علی رغم این که جو بایدن نامزد دموکرات ها برای انتخابات ریاست جمهوری در یادداشتی تاکید کرده که در صورت بازگشت ایران به تعهدات برجامی، آمریکا به توافق هسته ای باز می گردد، اما غیرمحتمل است که دستگاه سیاسی ایران بدون دستیابی به تضمین هایی از آمریکا با چنین پیشنهادی موافقت نمایند.

 

در همین حال، حامیان فشار حداکثری همچنان بر مواضع خود تاکید می کنند و معتقدند که اگر رئیس جمهور با ابزارهای مالی در اختیار خزانه داری، صبر و حوصله خرج بدهند، سرانجام زمان مذاکره فرا می رسد، البته اگر چه نقطه نظرات مارک دووبیتز در مورد مشکلات اقتصاد ایران اشتباه نیست و ایران به طور مسلم به دلیل تحریم ها دچار مشکل شده است. آخرین گزارش سه ماهه بانک جهانی در مورد اقتصاد ایران نشان می دهد که صادرات تهران بین سال های 2019 و 2020 بیش از 30 درصد کاهش یافته است. صندوق بین المللی پول پیش بینی می کند ایران تا پایان سال جاری 6 درصد از تولید ناخالص داخلی خود را از دست بدهد. صنعت نفت ایران با کاهش صادرات نفت خام از 2.5 میلیون بشکه در روز در ماه مه 2019 به 400000 بشکه در روز در ماه جاری کاهش یافته است. حتی حسن روحانی رئیس جمهور ایران نیز اعتراف کرده که تحریم ها تا چه اندازه مخرب است. روحانی در تاریخ 26 سپتامبر ادعا کرد که از زمان خروج واشنگتن از توافق هسته ای و اعمال مجدد تحریم ها، تهران 150 میلیارد دلار ضرر کرده است. اما علی رغم این، ایرانیان در برابر تغییر وضعیت موجود مقاومت از خود نشان داده اند. علاوه بر این با افزایش ده برابری ذخایر اورانیوم غنی شده، به اهرم های قدرت و نفوذ بیشتری دست یافته اند.

 

روابط ایالات متحده آمریکا و ایران احتمالا از قبل بدتر هم خواهد شد. با این حال اگر طرفین از انجام وظایف خود در کاهش تنش ها خودداری کنند، هر گونه بهبود روابط توهمی بیش نیست. برای ایران، این امر نیاز به هماهنگی واحدهای شبه نظامی شیعه در عراق و تداوم اجازه به بازرسان آژانس بین المللی برای انجام وظایف خود می باشد. برای ایالات متحده این بدان معناست که سرانجام به این درک برسیم که فشار حداکثری یک اشتباه فاجعه بار بوده است. بنابراین آیا جز گزینه قطع تمام گفتگوها و درگیری های طولانی مدت، گزینه دیگری وجود ندارد؟

 

ارسال نظر
پربیننده ترین اخبار